ز فراقت اتش غم کشد از دلم زبانه ز کجا بجویمت من ز که پرسمت نشانه
نرود زیادم ای گل که بگفتی اخرین دم چو بمیرم این بدن را تو بشوی خود شبانه
کشد این سخن علی را که میان گریه گفتی تو خود ای علی به خاکم یسپار مخفیانه
مرسیده بود عمرت عجبا به هیجده سال که نمود قامتت خم صدمات این زمانه
که زده است بر تو سیلی ؟ که شکسته پهلوی تو ؟ که به بازوانت ای گل زده است تازیانه ؟
به کجا روم پس از این به که درد دل بگویم که اسیر غم نداند به کجا شود روانه
زیتیمی حسین وحسن ودو دختر من شده خانه انم پریشان چو خراب اشیانه
چه به زینبت بگویم چو تو رازمن بخواهد ؟ چه کنم چگونه یا رب بروم به سوی خانه
التماس دعا
62019 بازدید
83 بازدید امروز
35 بازدید دیروز
746 بازدید یک هفته گذشته
Powered by Gegli Social Network (Gohardasht.com)
Copyright ©2003-2024 Gegli Social Network (Gohardasht) - All Rights Reserved
Developed by Dr. Mohammad Hajarian