حبل کین بر گردن حبل المتین افتاده است! لرزه بر عرش برین ورکن دین افتاده است
کاش از مهدی بپرسم کای ای امام منتقم! مادرت زهرا چرا روی زمین افتاده است
اتش کین ,میخ در را چون گل اتش نمود روی سینه ,جای میخ اتشین افتاده است
عذر می خواهم اگر می پرسم از درگاه تو جای دست کیست بر ان مه جبین افتاده است
از سر شب تا سحربا دیده ی گریان ,علی روی قبر فاطمه زار وحزین افتاده است
در فرازی دیگر
هر لحظه برین در که بیفتد نظر من ز ان اتش سوزانده بسوزد جگر من
در پشت همین در ,زفشار در ودیوار افناده ز پا ,مادر نیکو سیر من
!بر چهره ی زردم بنگر ,گرد یتیمی در کودکی ای وای که خم شد کمر من
مظلومی مادر ,زند اتش به دل ,اما مظلوم تر از مادر من بد پدر من
از اتش کین ,دشمن بی عاطفه سوزاند کاشانه او,لانه ی او,بال وپر من
اثار فدک ,از نظرم محو نگردد ای کاش بران کوچه نیفتد گذر من
زان ناله که زدفاطمه, بین درو دیوار سوزاند به یک باره ,همه خشک تر من
62031 بازدید
5 بازدید امروز
90 بازدید دیروز
685 بازدید یک هفته گذشته
Powered by Gegli Social Network (Gohardasht.com)
Copyright ©2003-2024 Gegli Social Network (Gohardasht) - All Rights Reserved
Developed by Dr. Mohammad Hajarian